Güzelim yürekten bağlıyam sana
گوزلیم اورکدن باغلیام سانا
Eziyet eder mi seven sevene?
اذیت ادرمی سئون سئونه
Güzelim yürekten bağlıyam sana
گوزلیم اورکدن باغلیلم سانا
Eziyet eder mi seven sevene?
اذیت ادرمی سئون سئونه
Yandırdın kalbimi aman
یاندیردین کالبیمی آمان
Ay kaşları keman
ای قاشلاری کامان
Bu derdime inan yar
بو دردیمه اینان یار
Sensiz yaşayabilmerem
سنسیز یاشایابیلمرم
Ey sevgili canan
ای سئوگیلی جانان
Bu derdime inan
بو دردیمه اینان
Seni görmeyince fenadır halım
سنی گورمینده فنادیر حالیم
İntizarda koyma gadan ben alım
اینتظاردا گویما گل قادان آلیم
Yandırdın kalbimi aman
یاندیردین کالبیمی آمان
Ay kaşları keman
ای قاشلاری کامان
Bu derdime inan yar
بو دردیمه اینان یار
Sensiz yaşayabilmerem
سنسیز یاشایابیلمرم
Ey sevgili canan
ای سئوگیلی جانان
Bu derdime inan
بو دردیمه اینان
………….
زیباروی من از ته قلبم بهت وابستم
عاشق مگه کسی رو که دوست داره اذیت میکنه
قلبمو سوزوندی ای داد
ای ابرو کمانی من این علاقمو باور کن
بدون تو نمیتونم زندگی کنم
ای عشق و جونم این علاقمو باور کن
وقتی تورو نمیبینم حالم دگرگون میشه
منو در انتظار دیدنت نذار دردت به جونم
قلبمو سوزوندی ای داد
ای ابرو کمانی من این علاقمو باور کن
بدون تو نمیتونم زندگی کنم
ای عشق و جونم این علاقمو باور کن
پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد
از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر
ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد
دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم
چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد
بس کشته دل زنده که بر یک دگر افتاد
بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
با دردکشان هر که درافتاد برافتاد
گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد
با طینت اصلی چه کند بدگهر افتاد
حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود
بس طرفه حریفیست کش اکنون به سر افتاد
دیوونم کرده بد یه ذره ولی هر چقدر
بخنده دیوونشم آخ که دیوونشم
هی به هم میپریم میخوایم به هم راه ندیم
ولی بازم با هم بهتریم باز با هم بهتریم
نمیگه جلوم میخوادم یه جوری میخنده آدم
دوست نداره باش یه لحظه هم باهاش بجنگه
منی که نه خیلی سادم بد جوریه بی ارادم
جلو و دلی که براش همیشه خیلی تنگه
آخ چه آزار قشنگی تو میتونی بجنگی
واسه اون دل تنگی که میگیره
آخ که زیبای منی تو زیبایی یعنی تو
یعنی من بی تو که میمیره
خودشو میگیره یکم دوست نداره نزدیکش شم
یعنی نمیتونه بی من آخه من میدونم
دنبال منه نگاهش میدونه منم میخوامش
میدونه فقط تو دنیا من با اونم
آخ چه آزار قشنگی تو میتونی بجنگی
واسه اون دل تنگی که میگیره
آخ که زیبای منی تو زیبایی یعنی تو
یعنی من بی تو که میمیره
آخ چه آزار قشنگی تو میتونی بجنگی
واسه اون دل تنگی که میگیره
آخ که زیبای منی تو زیبایی یعنی تو
یعنی من بی تو که میمیره
عزیزمن.
ندیده ای اشک های شبانه ام را برای دوری از تو می ریزند…ندیده ای مرا که سلام سحر گاهم وشب خوش شبانگاهم را پنهان از نگاه آیینه های رنگ پریده با عطر یک بوسه برایت می فرستم.
ای پاک تر از هر آیینه بی غبار.من گرفتار قمار عاشقانه تو وتو دلواپس از برگ های زرد پاییز که برگ سبز عشقمان را همرنگ خود کنند.
درخت تنو مند عشق.شیرین تر از عشق تو کجا می توان یافت؟
در این شب تیره که پر است از دانه های اشک من و آسمان به یاد تو پناه آورده ام. تو که از همان آسمان برای من آبی تری.
ای خوشبو تر از هر بهار و ساده تر از زمستان برفی.محتاج توام.
جهان کوچک من از تو زیباست.هنوز از عطر لبخند او سرمست.
واسه تکرار اسم ساده ی توست.صدایی از من عاشق اگر هست.
منو نسپر به فصل رفته ی عشق.نذار کم شم من از آینده ی تو.
به من فرصت بده گم شم دوباره.توی آغوش توای عشق من.
تولدت مبارک عشق من
پلک جهان می پرد
دلش گواهی میدهد
امشب اتفاقی می افتد
و
فرشته ای از آسمان فرود می آید
تو وجودت واسه من یه معجزه ست
مثل تو هیچ کجا پیدا نمیشه
روز میلاد قشنگت میمونهتوی تقویم
دلم تا همیشهتولدت مبارک
دوستت دارم . . .
غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند
ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوگوارانند
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه بیقرارانند
نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند
نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد
که بستگان کمند تو رستگارانند
درباره این سایت